معنی نوآوری ها
حل جدول
اختراعات
نوآوری
اختراع
بدعت
ابتکار و نوآوری
ابداع، اختراع، بدعت، ذوق، قریحه
نوآوری و اختراع
ابتکار
لغت نامه دهخدا
نوآوری. [ن َ / نُو آ وَ] (حامص مرکب) عمل نوآور. ابتکار. ابداع. بدعت گذاری.
ها
ها. (ق) (در تداول) آری، در مقابل نه: یا ها یا نه. نه ها، نه، نه. نه ها گفت نه نه، یعنی هیچ نگفت:
پریرویان مه سیما سلامی ها علیکی نه.
ها. (اِ) سفیدی روی مرغ. (برهان).
ها. (اِ) تپانچه بروی کسی زدن. (برهان) (ناظم الاطباء).
مترادف و متضاد زبان فارسی
ابتکار، ابداع، اختراع، بدعت، نوآفرینی
فارسی به ایتالیایی
innovazione
واژه پیشنهادی
ابتکار
فرهنگ فارسی آزاد
ها، حرف تنبیه (آگاهانیدن) است مثل: هذا، ها انتم، هاالله، ایها که در همه «ها» برای تنبیه اضافه شده است،
فرهنگ معین
(صت.) کلمه دال بر تنبیه، آگاه باش، (صت.) از ادات تحذیر است، هان، ها، مار. نروی ها! کلمه دال بر تحذیر: ها، مار. [خوانش: (وُ یَ یا یِ) [معر.] (پس.) پسوند دال بر معانی ذیل: ]
فرهنگ عمید
[عامیانه] کلمۀ جواب، بلی، آری،
[عامیانه] چه گفتی؟: ها؟ با کی بودی؟
[عامیانه] درست است؟، نظر تو چیست؟: همهچیز گران شده، ها؟
[قدیمی] آگاه باش،
معادل ابجد
279